۱۳۸۷ مرداد ۲۸, دوشنبه

تاریخ-عصرحجر


تاریخ:
هرگونه آثار مکتوب و غیر مکتوب از گذشتگان را گویند
ما قبل تاریخ:
آثاری که در دسترس نیستند

عصر حجر:
به زمان خاصی برنمیگردد بلکه به عصری گوییم که در آن از مصالح سنگی استفاده میشده.
این عصر به دو دوران تقسیم میگردد:
1.دوران دیرینه سنگی
2.دوران نو سنگی

در عصر دیرینه سنگی انسان از طبیعت یاد میگیرد,اختراعی وجود ندارد و برای خوراک شکار میکند.
در عصر نو سنگی انسان با یادگیری از طبیعت و با توجه به مشکلات عصر شکار به مرور زمان پی به کشاورزی و انبار کردن آذوقه می برد.همچنین در این عصر انسان به آتش دست یافته و به پرورش دام و طیور روی می آورد که این پرورش دام پایه ای برای دام پروری میشود.
پس از موفق نشدن آنان دربعضی امور کشاورزی و دامپروری به اعتقاد ماوراء و روح روی آورد
انبار کردن آذوقه نیز به سر پناه داشته، پس نیاز به مسکن ثابت پیش می آید،که ما شاهد مقدمات فن خانه سازی هستیم.
این یک جا نشینی باعث بوجود آمدن تمدن گردید که عامل اصلی آن خوراک می باشد.
ما در این عصر شاهد نقاشی هایی بر روی دیواره ی غارها هستیم که برای نشان دادن قدرت و مرعوب کردن آن حیوان(شکار) در حقیقت افزایش اعتماد به نفس بوده.این نقش ها برای زیبایی نبوده چون در این صورت باید در مکانی در معرض دید قرار می گرفته،در ضمن روی این تصاویر ما شاهد ضربه های سر نیزه هستیم.در حقیقت انسانها میخواستند اول بر روح این حیوان مسلط گردند.با از بین رفتن این ترس، هنر و خلاقیت به وجود آمد.اولین هنر، هنر خالکوبی ست که برای زیباسازی بدن خودشان بر روی بدن فرد نقاشی میکردند.
پس از پیدایش آتش بر اساس تجربه و دیدن به پختن گل پرداخته شد.فلزات اول جنبه ی تزئینی و سپس کاربری داشته.
کم کم ازدواج به صورت امری مقدس و متمدن در آمد و فرزندان نیروی کار محسوب می شود.پیش از آن چند همسری برای زن وجود داشته و پس از آن چند همسری برای مرد و سرانجام تعلق خاطر به یک زوج به عنوان نشانه تمدن.
نوع دیگر تقسیم بندی
1 گردآوری خوراک
2 تولید خورک

ارتباط این دو تقسیم بندی
دیرینه سنگی منطبق با گرد آوری خوراک
میان سنگی، تشدید گرد آوری خوراک و اهلی کردن
نوسنگی پیشین، آغاز تولید خوراک به تعداد بیشتر اهلی کردن
نوسنگی،کشاورزی و دامپروری منبع اصلی تولید خوراک
استون هنج (stone henge)



هزاروششصدوهشتاد ق.م.دوره ای دیگر درشت سنگی است که نمونه ی این عصر در استون هنج انگلستان مشاهده میکنیم.این بنا احتمالا جنبه نجومی داشته.ارتفاع سنگها حدودا 7متر بوده که بر روی این سنگهای استاده تخته سنگها قرار گرفته اند.که این مجموعه مانند تخته سنگها مانند نعل اسبی کنارهم قرار گرفته اند که سمت دهانه آن به طرف شرق و طلوع خورشید است. این سنگ ها به وسیله ی دیلم بالا رفته اند.





۱۳۸۷ مرداد ۱۷, پنجشنبه

تعاریف اولیه

فرهنگ: مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی که در طول زمان به انسان می رسد. ملت:گروهی از مردم که سرزمین ،آداب و رسوم ،زبام مشترک و اقتصاد مشترک دارند که در شرایطی به لحاظ زمانی و مکانی امکانات متفاوت به خلق پدیده هایی دست زده اند که با توجه به نیازشان با امکانات موجود پاسخی به آن داده اند
تربیت: تمام اطلاعات نسل های گذشته را به ما منتقل می کند
بنای ماندگار: بنایی است که نیاز ثابت در طول زمان و نسل ها را به خوبی برطرف کند
فضا: مکانی سر پوشیده که امکان پر شدن و خالی شدن دارد (تعریف ارسطو)
مکان: منحصر به فرود و همیشه ثابت در ذهن فرد می باشد ولی فضا را می توان باز سازی نمود .مکان قسمتی از فضا است که به واسطه ی جا یا قسمتی از آن که به واسطه ی یک یا چند خصوصیت از سایر فضا ها جدا می شود
فضا دارای سه مولفه است
1- فرم یا صورت
2- عملکرد
3-معنا(ماوراء)
مولفه سوم بسته به خاطره ی فرد مثلن خاطره ی خوبی از آن فضا داریم و از آن لذت می بریم در حالی که کسی دیگر ممکن است از آن متنفر باشد
شکل همواره دو بعدی است (دایره ، مربع،...)ولی فرم یا صورت تظاهربیرونی پدیده است که خود را در معرض دید قرار می دهد
معمار باید یک مکان خلق کند چون فضا دارای آن بار معنایی و حس را ممکن است نداشته باشد
محیط بستری است که یک اثر در آن خلق می شود محیط واقعیت دارد
فضا عینیت است و مکان ذهنیت